ازدواج صرفا اتفاقی کوچک نیست که تبعات گذرا داشته باشد.
بارها در محتواهای پیشین هم ذکر کردهام که ازدواج تصمیم بسیار بزرگی است.
ازدواج روی تمام ابعاد زندگی ما اثر میگذارد.
جملهای درخشان از گابریل گارسیا مارکز را در این باره بخوانیم:
دوستت دارم نه بخاطر شخصیت تو،بلکه بخاطر شخصیتی که من هنگام با تو بودن پیدا می کنم.
جملهای بسیار عمیق و درست.
ما وقتی با کسی رابطه داریم یا با او ازدواج میکنیم،برای خود شخصیتی مجزا خواهیم داشت.
شخصیتی که به واسطه آن رابطه یا ازدواج به وجود آمده است.
در روابط عاطفی و ازدواج به واسطه نزدیکی افراد به هم و اثراتی که بر یکدیگر دارند،شخصیتی در طرفین شکل میگیرد.
برای مثال:
فردی که در رابطه عاطفی یا ازدواج اغلب موارد مورد فحاشی و بدرفتاری واقع میشود،چه شخصیتی خواهد داشت؟
آیا شخصیت این فرد با کسی که در بیشتر موارد درک میشود و نیازهایش در رابطه ارضا میشود،یکسان خواهد بود؟
مسلما جواب شما به هر دو سوال بالا خیر خواهد بود.
رابطه سهم پررنگی بر شخصیت و رفتار و احساس ما خواهد داشت.
ازدواج یعنی پذیرش ساخته شدن شخصیت ما توسط شریک عاطفی.
ما نمیتوانیم در رابطهای صمیمی و نزدیک باشیم اما خود را مصون از اثر دیگری نگه داریم.
ناچار دیگری در رابطه عاطفی یا ازدواج بر ما تاثیر خواهد گذاشت.
اینکه آیا این تاثیر مثبت خواهد بود یا منفی،تصمیم با ماست.
وقتی فردی را بدون شناخت و گذراندن جلسات مشاوره پیش از ازدواج انتخاب میکنیم،احتمال خطر بسیار بالاتر میرود.
این نکته را نیز باید اضافه کنم:
اغلب افراد در ماه های ابتدایی رابطه حس و حال خوبی به ما میدهند،چرا؟
چون طبق محتوای شروع همه چیز زیباست در ابتدای روابط عاطفی داستان همیشه زیباست.
اما به مرور که پیش میرویم و چالش های طبیعی روابط خود را نشان میدهند،میتوانیم چهره بدون نقاب افراد را بشناسیم.
اما سودمندی مشاوره پیش از ازدواج این است که یک شناخت کلی از افراد به ما خواهد داد تا ما مجبور به تجربه نباشیم.
چون هر تجربهای ارزش ندارد که امتحانش کنیم.
یک پاسخ