ازدواج موفق هدف است یا مسیر؟
این سوالی است که قرار است در این محتوا به پاسخ آن نزدیک شویم.
طبق علاقه زیادی که به جملات کوتاه دارم،مایل هستم با جملهای درخشان آغاز کنم.
زندگی خوب یک فرایند است، نه یک حالت وجود
این یک مسیر است نه یک مقصد!
کارل راجرز
جملات کوتاه همیشه مرا متاثر ساختهاند.
حس میکنم بسیاری از یادگیری های خود را مدیون این مدل جملات هستم.
در این جمله میتوانیم جای واژه زندگی را با ازدواج عوض کنیم.
یک ازدواج خوب هرگز مقصد نیست،بلکه هدف است.
ما وقتی با فردی ازدواج میکنیم همه چیز تمام نمیشود،بلکه تازه همه چیز آغاز میشود.
صرفا ازدواج کردن همه ماجرا نیست.
ازدواج فرایندی است که از لحظه انعقاد نطفه آغاز میشود تا زمان مرگ.
حالا چرا از لحظه انعقاد نطفه؟
چون همه ابعاد ما در ازدواج اثر گذار خواهد بود.
ژنتیک،محیط زندگی،رفتار والدین با ما،تجارب زندگی،یادگیری ها،دوستان،فامیل،محیط مدرسه،معلمان و…
بله درست خواندید،همه موارد بالا وارد ازدواج ما خواهند شد.
چوت تک تک موارد بالا شخصیت ما را میسازند و شخصیت ما سازهای است که در ازدواج ما موثر است.
از همین رو باید بدانیم،ازدواج صرفا یک هدف مشخص نیست.
گذشته،حال و آینده زندگی ما با ازدواج گره خورده است.
البته در اینجا باید اضافه کنم که ازدواج یکی از مصادیق روابط انسانی است.
به جای ازدواج میتوان گفت:دوستی،والدگری،همکار بودن،همکلاسی بودن و…
حال که به این موارد آگاهی پیدا کردیم،میرسیم به بخش جذاب داستان.
شاید یکی بگوید ما که به بسیاری از ابعاد زندگی مان تسلط نداریم،پس چطور آنها را کنترل کنیم.
مثلا من کودکی بسیار پرچالشی داشتهام و حالا هرگز نمیتوانم ازدواج موفقی داشته باشم.
به این دوستان باید بگوییم:ما انسانها قدرتی داریم به نام انتخاب
هر قدر هم زندگی سختی را پشت سر گذاشته باشیم،خودمان انتخاب میکنیم که حالا چطور تصمیم بگیریم.
شاید گفتن این جمله آسان باشد اما اثبات آن بسیار سخت و زمان بر.
اما من باور دارم در نهایت کسی که باید افسار زندگی را در دست بگیرد،خودمان هستیم.
زیاد از بحث دور نشویم و برگردیم به داستان ازدواج.
همان طور که گفتم ازدواج یک فرایند طولانی مدت در زندگی ماست.
بخاطر همین خودآگاهی ما در این راه بسیار اهمیت دارد.
وقتی من بدون اطلاع از تاثیرات محیط و شناخت خودم دست به ازدواج بزنم،شکست نتیجهای بسیار نزدیک به ذهن است.
هنگامی که من با فکر اینکه اگر ازدواج کنم،همه چیز حل خواهد شد،ازدواج کنم،مسلما گرفتار خواهم شد.
من باید بدانم که در طول زمان عیار ازدواج مشخص خواهد شد.
اینکه مراسم آنچنانی بگیریم یا جهزیه برند بخریم،ملاک موفقیت ازدواج نیست.
ازدواج یک مسیر است که باید آن را طی کنیم.
تمام موارد بالا هم که به آنها اشاره کردم در ازدواج ما دخیل هستند.
اینکه تصور کنیم ازدواج صرفا خوش گذرانی و عقد و عروسی و صفاسیتی است،خیالی بس باطل و بیهوده است.
بخاطر همین است که میگویم،ازدواج نیاز به آمادگی و آگاهی دارد.
در مطلبی برایتان عنوان کردم که:(+)
ازدواج یعنی پذیرش ساخته شدن شخصیت ما توسط شریک عاطفی.
حالا آن شریک عاطفی چطور شخصیت ما را میسازد؟
با مسیری که خودش طی کرده است.
با تجاربی که خودش کسب کرده است.
ما در ازدواج تاثیرات زیادی را بر شخصیت هم خواهیم گذاشت.
زوجین بعد از مدتی،سلایق غذاییشان،مدل صحبت کردنشان شباهت بسیاری به هم پیدا خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم این محتوا را بخوانید:(+)
ترجمه قسمتی از این محتوا را باهم بخوانیم:
چرا زوج ها بعد از ازدواج شبیه هم هستند؟این یک اتفاق بهطور شگفتآور بین زوجهایی است که سالها با هم بودهاند.
و احتمالاً نتیجه چیزی به نام تقلید همدلانه است.
که زمانی اتفاق میافتد که افرادی که پیوند قوی مشترکی دارند.
از همین رو بهتر است کسی را برای شروع مسیر ازدواج انتخاب کنیم که بتوانیم شخصیت بهتری را با یکدیگر بسازیم.
گاهی دونفر یکدیگر را دوست دارند،هر دو نیز انسان های ارزشمند و خوبی هستند اما مناسب هم نیستند.
چون در داستان ازدواج صرفا طرفین مهم نیستند،بسیاری عوامل دیگر در این میان دخیل است.
از همین رو ما باید با کمک تخصصی از مشاور حرفهای دست به ازدواجی درست بزنیم.
پس با این تعاریف جواب به سوال اول ما این میشود:
ازدواج موفق یک مسیر دائمی است.
همین…
یک پاسخ