زن و شوهر دعوا کنند،ابلهان باور کنند
دنبال مقصر گشتن !
وقتی مسئلهای بین زن و شوهر یا شرکای عاطفی پیش میآید،هر دو در حالت برانگیختگی هیجانی* هستند.
*حالات هیجانی به طور طبیعی،حاد تلقی میشوند و این حالات،تجارب ذهنی هستند که با احساسات تفاوت داشته و از نظر رفتاری با آشفتگی و اضطراب همراه هستند.(منبع:کتاب فرهنگ جامع روان شناسی-روان پزشکی)
در این مواقع امکان بروز رفتارهای هیجانی بسیار بالاتر از زمان های دیگر است.
جای دوری نمیرود اگر اینجا کمی بیشتر درباره هیجانات صحبت کنیم.
در تعریف هیجان باید بگوییم:یک حالت روانشناختی بسیار پیچیده.
وقتی در رابطه عاطفی به هر دلیلی چالشی رخ میدهد،هر دو طرف باید بدانند مستعد رفتاری پشیمان کننده هستند.
برای مثال:
در زمان دعوا شوهر ممکن است داد بزند و بلافاصله از این حرکت پشیمان شود.
چون در این لحظات هیجانات قدرت دارند و هر لحظه ممکن است کاری از هر یک سر بزند که اصلا قصد انجام آن را ندارند.
پس یکی از مهم ترین تصمیمات در این مواقع این است که دنبال مقصر برای چالش به وجود آمده نگردیم.
ب)
بدون توجه به نقش خود،صرفا اعتراض کنیم !
در هر چالش و رخدادی که بین زن و شوهر به وجود میآید،هر یک از آنها نقش دارند.
افرادی که در رابطه عاطفی سالم هستند نیز به باور بالا اعتقاد راسخ دارند.
امکان ندارد تمام مسائل فقط بخاطر یک طرف رابطه عاطفی باشد و آن طرف دیگر بدون سهم باشد.
با داشتن این نگاه و نگرش ما کمی به خودارزیابی مینشینیم و سوالاتی از خود میپرسیم:
نقش من در به وجود آمدن این مسئله چیست؟
چگونه میتوانم در پی حل این کشمکش باشم؟
اگر جای همسرم یا شریک عاطفیام بودم،انتظار چه برخوردی را داشتم؟
با مطرح کردن این پرسش ها،قدرت منطق و استدلال ما به صورت چشمگیری افزایش پیدا میکند و ما میتوانیم با نگاهی معقولتر به مسئله نگاه کنیم.
اما اگر با خود فکر کنیم هیچ نقشی در ایجاد چالش ها و درگیری ها نداشته ایم،پس قدمی هم در باب حل شدن آنها برنمیداریم.
همین نگرش و آگاهی است که تفاوت بین رابطعه عاطفی سالم و ناسالم را مشخص میکند.
همین امر موجب دلسردی طرفین از رابطه میگردد و به مرور مشکلات تلمبار شده و رابطه عاطفی به جایی میرسد که:
زوجین ناامید از تغییرات، بهبود و رضایت در رابطه میشوند.
در مقالهای نیز عنوان کردم :
کارهای خوب و کوچک همانند آجرهایی هستند که ساختمان یک رابطه عاطفی پایدار و زیبا را میسازند.
و در ادامه این جمله باید اضافه کنم:
هر مشکل و مسئله حل نشده،میتواند هیزمی باشد برای جهنمی سوزان که رابطه عاطفی را نابود میکند.
ج)
گوش ندادن به حرف یکدیگر و فرار از موقعیت !
در چالش هایی که بین زن و شوهر و شرکای عاطفی پیش میآید،شنیدن و شنیده شدن کلید حل ماجراست.
همان طور که اشاره کردم ما در این مواقع برانگیختگی هیجانی بالایی را تجربه میکنیم.
یکی از راه های موثر آرام شدن و سرد شدن دیگ جوشان احساسات ما :صحبت کردن است.
اینکه طرفین یک رابطه عاطفی ظرفیت و مهارت شنیدن و شنیده شدن را داشته باشند واقعا سودمند است.
هر یک از ما باید در فضایی آرام و به دور از تنش و ترس بتوانیم با یکدیگر سخن بگوییم.
اما متاسفانه زوجین به اشتباه فکر میکنند باید از یکدیگر فاصله بگیرند و با هم گپ نزنند تا آرام شوند.
این مسئله شاید تا دوساعت طبیعی باشد ولی حتما با من اتفاق نظر دارید که قهر یک هفتهای اصلا طبیعی نیست.
در نهایت باید بگویم که هر فرد ملزم است قوانین خاص خودش و رابطهاش را کشف کند.
هستند کسانی که نیاز دارند مدت زمانی بگذرد و درباره چالش صحبت کنند.
هستند دوستانی که در همان لحظه میخواهند درباره مسئله حرف بزنند.
اینکه شما جزو کدام دستهاید،بستگی به شناخت خودتان دارد.
در این راه جلسات مشاوره و مشاور هم میتوانند نقش همراه و موثری ایفا کنند.
در آخر باید اضافه کنم که داشتن یک رابطه عاطفی موفق و شاد مستلزم یادگیری مهارت است.
کسی از شکم مادرش شریک عاطفی خوبی نبوده است.
از همین رو پیشنهاد میکنم،همین حالا مینی دوره رایگان پارتنر ایده آل شو را مشاهده کنی و سواد عاطفیات را افزایش دهی.
رابطه عاطفی سالم،مسلما با مهارت و تمرین بدست میاد و دور از دسترس نیست.