جملهای همه گیر و بسیار پرکاربرد داریم با این مضمون:
غروب های جمعه دلگیر است.
حالا اینکه چرا میگویند جمعه ها دلگیر است،دلایل مختلفی دارد.
- یک سری از دوستان دلایل مذهبی را عنوان میکنند.
- گروه دیگر بخاطر تمام شدن تعطیلات هفتگی این غروب را غم انگیز میدانند.
- افرادی این غروب را سنگین و سخت میدانند.
خلاصه که غروب جمعه برای افراد به دلایل مختلف زیاد دلچسب نیست.
کم حوصله بودن و آشفتگی از ویژگی های بارز غروب جمعه است.
در ضمن غروب جمعه میتواند در هرثانیه از روزهای دیگر هفته نیز رخ دهد.
صرفا این حال و هوای بی حوصلگی و کلافگی گذرا مدنظر ماست.
البته این را نیز باید اضافه کنم که این داستان فرد به فرد متفاوت است و یک قانون کلی نیست.
فقط دو دلیل داشت که از مثال غروب جمعه استفاده کردم.
- یک)الان که در حال نگارش این متن هستم،غروب جمعه است.
- ب)اصطلاح(دلگیری غروب جمعه)در بین ایرانیان،همه گیر و شناخته شده است.
گاهی ما هم در ازدواج یا رابطه عاطفی حالتی با عنوان غروب جمعه را حس میکنیم.
یعنی کلافه و بی حوصله میشویم.
حالا این کلافگی و بی حوصلگی دلیل خاصی هم ندارد.(یا ممکن است داشته باشد)
بخاطر یک سری افکار و احساسات دچار حالت خمودگی و بی حوصلگی میشویم.
اتفاق افتادن این مسئله در افراد کاملا طبیعی است.
در ازدواج نیز بخاطر نزدیکی و صمیمیت بالای افراد،ممکن است طرف مقابل این حالت بی حوصلگی ما را ببیند.
حالا در مقابل این حالات در رابطه عاطفی یا ازدواج چه کنیم؟
اولین چیزی که باید بدانیم این است که هر فردی ممکن است دچار این حالات شود.
بهانه جویی،نق زدن،ایراد گرفتن،سکوت کردن،خمودگی و گوشه گیری از مشخصه های اصلی این حالت است.
مهم ترین ویژگی این حالت گذرا بودن آن است.
یعنی فرد همیشه در رابطه عاطفی یا ازدواج این حالات را تجربه نمیکند.
بلکه صرفا در دورهای کوتاه به دلایلی مثل:
- کم و زیاد شدن خواب
- شرایط خاص هورمونی
- مشکلات محل کار
- چالش های خانوادگی
- افکار منفی و خودسرزنشگر
- و…
دچار حالت غروب جمعه در ازدواج میشود.
بهتر است این حالات گذرای شریک عاطفی خود را به رسمیت بشناسیم.
وقتی این حالات به او دست میدهد،با او همدلی کنیم.
در این حالات شنونده بودن بهترین کمک به اوست.
اگر از قبل اطلاع کامل از طلایی ترین حالت بودن او کسب کرده باشیم،بهتر است شرایط ایدهآلش را فراهم کنیم.
در نهایت باید بدانیم این حالات برای هرکسی ممکن رخ دهد.
حقیقتاش را بخواهید خود منم امروز به این حالت گرفتار شدم.
چون هوا گرم بود و منم چرت کوتاهی زدم.
حالا که بیدار شدم،هوا گرگ و میش شده است و حالم گرفته است.
هیچ دلیل خاصی هم برای این حال گرفته ندارم.
اما نوشتن همین مطلب باعث شد حالم بهتر شود.
چرا؟
چون یکی از شکل های طلایی بودن من،نوشتن است.
پس بهتر است طلایی ترین شکل بودن خودمان و شریک عاطفی مان را بشناسیم.