این داستان کاملا واقعی است و بدون ذره‌ای اغراق نقل خواهد شد.
چندی پیش در جمع فامیل نشسته بودیم که صحبت از طلاق زوجی شد که به تازگی عقد کرده‌اند.
هرکسی اطلاعاتی داشت و بیان می‌کرد.
اینکه چقدر درست یا غلط بود را نمی‌دانم.
در این مدل صحبت ها یک کلاغ چهل کلاغ هم زیاد است.
پس به جزئیات کاری ندارم و کلیاتی که درست است را نقل خواهم کرد.
راستش خودم هم زیاد اهل گفتگو در این باب نیستم.
اعتقاد دارم این مدل حرف ها،به قول معروف خاله زنکی است.
و صرفا چون صحبت درباره ازدواج و طلاق بود،گوش هایم تیز شد.
داستان از این قرار بود که دخترخانم و آقاپسری کمتر از دوماه است که عقد کرده‌اند و حالا می‌خواهند طلاق بگیرند.
جالب ترش اینجا بود که قبل از این دوماه عاشقانه یکدیگر را ستایش می‌کردند و جانشان برای هم در می‌رفت.
اینکه چه می‌شود که افراد بعد گذشت دوماه از تصمیمی به این بزرگی عقب نشینی می‌کنند،جای کاوش و جستجو دارد.
اما بحث من چیز دیگری است.
عزیز من
قبل از جاری شدن خطبه عقد شما فرصت داری از فکرت استفاده کنی.
از افراد با تجربه سوال بپرسی و به مشاور مراجعه کنی تا نگاهت وسیع شود.
اما هیچ کدام از این کارها را نمی‌کنی و بعد از آن همانند آهو در گُل گیر خواهی کرد.(ببخشید مثل خر در گِل)
چقدر هزینه مراسم عقد می‌کنی و کل فامیل را دعوت می‌کنی و چقدر پُز میدهی !
برای چند ماه؟برای دوماه؟
عزیزانم ازدواج کردن مثل خریدن لباس نیست.
وقتی لباس میخری و پشیمان می‌شوی،می‌توانی بروی لباس را تعویض کنی.
یا اگر نخواستی،پولت را پس بگیری.
حتی در بدترین حالت بگویی فدای سرم و لباس را نپوشی.
اما ازدواج اینگونه نیست.
شکست در ازدواج تبعات بسیار سنگینی دارد.
تو نمی‌توانی بزنی زیر میز و بیخیال.
همین جوانک کوته‌فکر قصه ما،حالا باید مبلغ هنگفتی را بابت مهریه دخترخانم به او پرداخت نماید.
حالا این مبلغ را چه کسی باید بپردازد؟
پدر بیچاره پسرک.
و هیچ راهی برای فرار از پرداخت این مبلغ نیست.
چون کار به دادگاه و شکایت و این داستان ها رسیده است.
پس ازدواج صرفا انتخابی نیست که بر زندگی شخصی ما اثر داشته باشد.
بلکه بر دیگر افراد یک خانواده نیز اثرات مخربی خواهد داشت.
این را نیز اضافه کنم؛
اثرات شکست در ازدواج صرفا مالی نیست و اثرات روانی و فشار جامعه بسیار پررنگ تر است.
بازهم به عنوان یک خواهش از شما درخواست دارم قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنید.
ده ویژگی کلیدی در انتخاب مشاوره خانواده
ازدواجی که با شناخت آغاز نشود،با شناخت خاتمه می‌یابد.
با این داستانی که گفتم،گاهی به این نکته می‌رسم که باید به افرادی گفت که:
مجرد بمونی،بهتره.
در دوران مجردی فقط خودت هستی و خودت.
اگر خطایی نیز بکنیم،مقصر خودمان هستیم و تاوان را خودمان می‌پردازیم.
اگر مجرد بمانیم،تنها عیب زندگی ما تنها بودن است.
که این تنهایی نیز عیب نیست.بلکه یک انتخاب است.
بارها گفته‌ام ازدواج یک انتخاب است و نمی‌توان گفت کسی که ازدواج کرده است خوشبخت است و فردی که مجرد است،بدبخت.
اما اگر ازدواج اشتباه بکنیم،در آن زمان ما کلی چالش اضافه نیز خواهیم داشت.
