زودپز در ازدواج و رابطه
هیچ وقت این داستان را در زندگیم فراموش نمی‌کنم.
فکر کنم ساعت حوالی هشت صبح بود.
صبح یک روز زمستانی تعطیل.
به احتمال زیاد کلاس سوم بودم.
مدرسه رفتن در آن سالها خیلی مرا خسته می‌کرد و حسابی قدر روزهای تعطیل را می‌دانستم.
از همین رو در این روزها کلی می‌خوابیدم.
خواب در زمستان لذت بیشتری دارد.
سرما و خستگیِ روزهای مدرسه باعث شده بود در خواب ناز باشم.
ناگهان با صدای مهیب یک انفجار بیدار شدم.
در آن لحظه گیج و منگ بودم.
هاج و واج به سقف نگاه می‌کردم.
فکر کردم خواب دیدم و این صدای عجیب در خواب بوده است.
با همین حال و احوال به دنبال صدای انفجار می‌گشتم.
کم کم رسیدم به منبع انفجار.
آشپزخانه…
کل سقف آشپزخانه نخود و لوبیا شده بود.
تصورش هم خنده دار است…
حال داستان چه بود؟
مامان برای پخت بهتر لوبیا و نخودها،از زودپز استفاده کرده بود.
به هوای اینکه زود کارش تمام می‌شود،زیر گاز را خاموش نکرده بود.
و همین شد که این اتفاق یک تجربه شیرین برایم باقی ماند.
—
بدون شک همه ما تجربه شنیدن صدای شبیه سوت زودپز را داشته‌ایم.
برای من این صدای آشنا تداعی کننده آش و سیرابی و آبگوشت بوده و هنوز هم هست.
هر زمانی صدای زودپز در خانه بلند می‌شد،به راحتی می‌شد غذا را حدس زد.
زودپز در عین حال وسیله خطرناکی نیز محسوب می‌شود.
مخصوصا آن زودپزهای قدیمی که صرفا دو خروجی مثل سوت داشتند که هوا از آنها خارج می‌شد.(مثل داستان من)
الان که به لطف تکنولوژی،زودپزهای بی‌خطر هم روانه بازار شده است و کمترین چالش را با آن داریم.
این مسئله و چالش زودپز را در روابط و ازدواج نیز تجربه می‌کنیم.
همه ما در طول روز به دلایل مختلف ممکن است دچار مسائل و مشکلاتی شویم و آن را در خود بریزیم.
و این مسائل و چالش ها هم مثل زودپز صدای پِس پِس دارد.
اینکه کم حوصله می‌شویم یا منزوی و ساکت می‌شویم.
در ساعاتی ممکن است حال و احوال کاری را نداشته باشیم.
بیشتر در رختخواب بمانیم و به کارهایمان نرسیم.
تمام این موارد مثال هایی هستند برای اینکه اتفاقی در حال رخ دادن است.
و اگر طرف مقابل به این مسائل ساده توجه نکند و آنها را پیگیری نکند،ممکن است ما به مرز انفجار برسیم و همه چیز را به صورت ناگهانی تخلیه کنیم.
این تخلیه ناگهانی همانا و دلخوری شریک عاطفی همانا.
از همین رو بهتر است در روابط عاطفی مراقب این پِس پِس های ریز باشیم تا با انفجاری بزرگ روبه‌رو نشویم.
تنها راه حل این موارد نیز،صحبت کردن است.
صحبت کردن در روابط معجزه می‌کند.
ما نباید فکر کنیم طرف مقابل علم غیب دارد و مسائل ما را بدون صحبت کردن متوجه خواهد شد.
او گناهی ندارد.
اینکه انتظار داشته باشیم او ما را بدون هیچ گونه صحبتی درک کند عین این است که بخواهیم ماشین را بدون لاستیک به حرکت دربیاوریم.
اصلا امکانش نیست.
پس فراموش نکنیم،مراقبت دائمی از شریک عاطفی و گوش دادن به چالش ها و مسائل او،علاوه بر افزایش صمیمیت در رابطه،موجبات آرامش بیشتر او را فراهم خواهد کرد.
با همین رفتارهای ساده است که یک رابطه موفق خواهد شد و رابطه دیگر شکست می‌خورد.
باور کنید رابطه عاطفی نیاز به همین رفتارهای ساده دارد که بتواند جذاب بماند.
قرار نیست ما معجزه‌ای رقم بزنیم.
ما با شنیدن و درک کردن و همراه بودن،هرآنچه که طرف مقابل نیاز دارد را به او می‌دهیم.
البته این را اضافه کنم که در ابتدا ما باید از سلامت روان شریک عاطفی خود اطمینان حاصل کنیم.
وگرنه دنیا را هم به پای او بریزیم،انگار نه انگار.
پیشنهاد می‌کنم،محتوای زیر را نیز مطالعه کنید،مسلما مفید خواهد بود.
