مسلما یکی از کلیدی ترین سوالات در مورد رابطه عاطفی این است:
چطور میتوانم رابطه خودم را از گزد یخ زدن و از دست دادن شور و اشتیاق مصون نگه دارم ؟
در پاسخ به این سوال میتوان ساعت ها صحبت کرد و تعداد زیادی تکنیک زیر و درشت آموخت و به کار برد.
اما اصلی ترین و کیلدی ترین نکته در یک جمله از کتاب محکم در آغوشم بگیر (اثر خانم سو جانسن) نهفته است.
اما آن جمله کلیدی و مهم چیست؟
از چه راه هایی میتوانیم این پیام را انتقال دهیم؟
پاسخ به این سوال کار سادهای نیست و نیاز به چند مرحله دارد.
در مرتبه اول ما باید شناخت درست و دقیقی از شخصیت،نیازها و انتظارات فردی که با آن در رابطه هسیتم،داشته باشیم.
تا وقتی شناخت درستی نداشته باشیم،نمیدانیم چه کاری از سمت ما حس مهم بودن را منتقل میکند.
برای تفهیم مطلب یک مثال ساده میزنم:
الف وقتی حس مهم بودن دریافت میکند که در کارهای خانه به او کمک کنیم.
ب هنگامی حس عزیز بودن میکند که روزانه به صورت کلامی به او ابراز عشق کنیم.
ج زمانی احساس ارزشمندی میکند که در تصمیم گیری های زندگی نقش پرررنگی به او بدهیم.
پ وقتی حس لیاقت میکند که ما دستاوردهای ریز و درشت او را ستایش کنیم و به آنها توجه نشان دهیم.
این داستان بیشتر برمیگردد به زبان های عشق متفاوت بین افراد که حتما به زودی درباره آن محتوا خواهم ساخت.
از همین رو اولین مرحله شناخت طرف مقابل است.
ما نباید فرض کنیم همه افراد شبیه هم هستند و از یک کار یکسان حس مشترکی دریافت میکنند.
هیچ شکی نیست در اینکه یک سری از کارها همیشه خوب هستند،مثل تشکر کردن،ابراز عشق،شنیدن شریک عاطفی،خریدن هدیه،دراختیارگذاشتن وقت به هم،انجام کارهای مشترک و…
اما باید بدانیم هر فردی متناسب با شخصیت و نیازهایش،مشتاق است در رابطه عاطفی کارهای خاصی برایش انجام دهیم تا او احساس ارزشمندی و مهم بودن بکند.
و این امر جز با شناخت او میسر نخواهد بود.
در مرحله دوم باید بدانیم هرکار کوچک ما در رابطه عاطفی باید در راستای انتقال این پیام کلیدی و مهم باشد.
پیام:تو برای من مهم هستی.
کارهای خوب و کوچک همانند آجرهایی هستند که ساختمان یک رابطه عاطفی پایدار و زیبا را میسازند.
نباید فراموش کنیم که پایداری این ساختمان نیاز به مراقبت همیشگی دارد و نمیتوان لحظهای از آن غافل شد.
بد نیست در اینجا جمله درخشان دیگری را نیز از این کتاب(محکم در آغوشم بگیر) برایتان نقل کنم:
یک پاسخ