نشانههای یک خانواده ناکارآمد
- عبور از حد و مرزهای یکدیگر، تجاوز به حریم خصوصی هم
- دادن احساس گناه
- عدم تایید یکدیگر
- عشق مشروط
- داشتن نقش معکوس افراد
- انتظارات غیرواقعبینانه از هم
- دستکاری روانی
- عدم حمایت
- عدم ارتباط، قهر کردن، فریاد زدن
- توهین کلامی
- فقدان همدلی، خشن و نامعقول بودن
- مقایسه
- سرزنش و قضاوت
هریک از این موارد در یک خانه و بین اعضای آن نشان دهنده ناکارآمدی آن سیستم است.
و این یک حقیقت انکارناپذیر است که سیستم ناسالم نمیتواند فرزند سالمی را به جامعه تحویل دهد.
ما بیشترین میزان یادگیری و تاثیرگذاری را از محیط خانواده خود دریافت میکنیم.
تقریبا بیشترین و مهمترین زمان عمرمان را در کنار خانواده سپری میکنیم.
پس با این تفاسیر اصلا نمیتوان نقش محیط خانوادگی را در سلامت روان فرد انکار کرد.
این مسئله در ازدواج نیز بیاندازه مهم است.
بارها تاکید کردهام این بار هم میگویم:
ما در ازدواج صرفا با یک نفر ازدواج نمیکنیم،بلکه ما با خانواده آن فرد نیز ازدواج میکنیم.
با باورها و عقاید و ارزش هایی که در آن خانه و محیط وجود دارد،قرار است زندگی کنیم و نمیتوان این حقایق را انکار کرد.
پیشنهاد میکنم بخشی از محتوای”ارتباط با خانواده همسر بعد ازدواج“را باهم بخوانیم:
از همین رو تفکراتی همچون؛من با خودش ازدواج کردهام نه با خاندان ایشان،کاملا مردود است.
حالا رفتار ما با خانواده طرف مقابل و رفتار خانواده طرف مقابل با ما چقدر بر رابطه یا ازدواج تاثیر دارد؟
جواب این است:بسیار زیاد.
والدین چالش برانگیز میتوانند در تمام حوزه ها رابطه عاطفی یا ازدواج را تحت تاثیر قرار دهند.
از همین رو ما باید بدانیم شناخت خانواده طرف مقابل برای ازدواج نکتهای کلیدی و اساسی است.
فردی که برای ازدواج انتخاب میکنیم حداقل بیست سال در جو و اتمسفر آن خانواده بزرگ شده است.
ارزش های آنها را ارزش میداند و ضد ارزش های آنها را ضد ارزش.
البته اینجا دوباره باید اضافه کنم که همیشه استثناء هم وجود دارد.