ازدواج آسان یکی از کلیدواژه هایی است که این روزها توسط بسیاری از قشرهای جامعه استفاده میشود اما میخواهیم در آن عمیق شویم.
بسیاری از دوستان وقتی اسم ازدواج آسان را میشنوند با خود فکر میکنند یعنی ازدواج با هزینه های اقتصادی و بدون انجام مراسمات با جهزیهای ساده.
اما حقیقت داستان این نیست و منظور من از ازدواج آسان همان نیست که در فکر شماست.
از همین رو میخواهم هفت مرحله کلیدی برای داشتن ازدواج آسان را برایتان بیان کنم تا در رسیدن به آن راه هموارتری را پیش بگیرید و درک درست تری از آن داشته باشید.
ابتدا بهتر است تعریفی از ازدواج آسان داشته باشیم و بعد به مراحل هفتگانه برسیم.
ازدواج آسان یعنی شروع زندگی زناشویی با در نظر گرفتن شرایط روانی،اجتماعی و مالی زوجین به شرط شناخت و همچنین
بررسی های تخصصی توسط مشاورخانواده که با آینده نگری همراه است و دو طرف به آن میل و شوق دارند.
من باور دارم ازدواج آسان صرفا مراسم عروسی و عقد و خواستگاری نیست،بلکه ازدواج آسان فرایندی است که کیفیت کلی زندگی زوجین را افزایش خواهد داد.
و اینکه ازدواج آسان صرفا در هزینه های اقتصادی خلاصه نمیشود،بلکه همه ابعاد را دربرمیگیرد.
در این تعریف نکات مهمی نهفته است که در مراحل هفتگانه به آنها اشاره خواهد شد.
یک.ایجاد آمادگی در خود
اولین مرحله در امر ازدواج آسان ایجاد آمادگی در شخص است.
من به عنوان یک فرد باید بدانم که آیا آمادگی پذیرش مسئولیت های زندگی زناشویی را دارم یا نه؟
آیا میتوانم فرد دیگری را در کنار خودم تصور کنم که بیشترین زمان عمرم را قرار است با او سپری کنم و بیشترین توجه را نیاز دارد؟
سوال دیگری را که باید از خود بپرسم این است:
آیا حاضرم بخشی از تنهایی و استقلال خودم را فدای تصمیم گیری جدیدم بکنم یا نه؟
در مرتبه بعدی باید به این پرسش پاسخ دهم که:
آیا آمادگی دارم به رابطهای طولانی مدت متعهد باشم و چالش های آن را بپذیرم؟
پاسخگویی به این سوالات یکی از جنبه های رسیدن به ازدواج آسان است.
این مرحله از ازدواج آسان را هر یک از زوجین باید به تنهایی بگذراند و آمادگی تنها یک طرف رابطه نمیتواند کارساز باشد بلکه هر دوطرف باید آماده باشند و در خلوت خود به سوالات بالا پاسخ داده باشند.
دو.اهمیت شناخت خود در ازدواج آسان
در این مرحله از ازدواج آسان ما باید خودمان را بشناسیم.
ارزش ها،اهداف،نقاط قوت و نقاط ضعف موارد مهمی هستند که هریک از طرفین باید به آن شناخت پیدا کنند.
ما با شناخت خودمان،محدودیت ها و فرصت های خود را کشف خواهیم کرد.
وقتی شناخت اتفاق میافتد،مقایسهای صورت نمیگیرد و ما میدانیم هر فردی با توجه به شرایط و وضعیت فردی خودش و خانوادهاش قرار است ازدواج کند.
اما متاسفانه امروزه این شناخت خود بسیار کمرنگ شده است و افراد میخواهند شبیه هم باشند و شبیه هم ازدواج کنند و شبیه هم مراسم بگیرند.
برای مثال:
فردی قرار است عروسی بگیرد.نگاه میکند دوستاش یک ماه قبل در بهترین تالار شهر عروسی گرفته با چندمدل غذا و پذیرایی آنچنانی و به قول معروف لاکچریِ لاکچری !
این فرد هم میخواهد شبیه او باشد.اما با خود نمیگوید که پدر ایشان درآمد هنگفتی دارد،مدل خانواده ایشان با ما فرق دارد و هزاران تفاوت دیگر…
قصد میکند تا شبیه آن دوستاش ازدواج کند.
بعد از مراسم ازدواج جوری زیر قرض و بدهی و وام له میشود که تمام آن مراسمات به مانند زهر میشود.
بعد میآید و میگوید،ازدواج سخت است.
بله ازدواج سخت است برای کسی که شرایط خود را نادیده میگیرد و میخواهد پز بدهد و قمپز در کند.
این نکته را هم اضافه کنم؛من کاملا موافق خرج کردن هستم،آن هم خیلی زیاد و لاکچری.نزدیکانم کاملا در جریان مدل زندگی من هستند.
همیشه خواهان بهترین ها هستم و برایش تلاش هم میکنم،از همین رو موافق ازدواج لاکچری هستم به شرطی که:
بقدری متمول و غنی باشی که بعد از مراسم ازدواج کاسه چه کنم چه کنم در دست نگیریم !
این یک مثال اقتصادی بود،شما میتوانید هر مثالی که دلتان میخواهد در ذهن خود تصور کنید.
چند تست مفید خودشناسی هم در لینک زیر هست،میتوانید استفاده کنید و خودتان را بهتر بشناسید:
تست های خودشناسی
سه.کمک از مشاور
در این مرحله باید بدانیم،حضور یک مشاور متخصص و کاربلد در کنارمان حتما مفید خواهد بود.
مشاورخانواده با نگاهی وسیع و داشتن اطلاعات مفید در زمینه ازدواج میتواند همراهی باشد که باعث تصمیمات بهتر و مفید تر گردد.
مشاور فردی است که با تجربه چندین ساله در این راه میتواند به شما کمک کند و همانند فانوس دریایی در ساحل چراغی باشد بر تاریکی های دریا.
البته که انتخاب مشاور درست و خبره هم آسان نیست که پیشنهاد میکنم با مطالعه مقاله:ده ویژگی کلیدی در انتخاب مشاور خانواده بتوانید بهترین فرد را جهت راهنمایی و کمک پیدا کنید.
پس در این راه مهم،حضور فردی متخصص و کاربلد جزو واجبات است و نمیتوان به راحتی از آن چشمپوشی کرد.
ما اولین بار است که وارد وادی ازدواج میشویم اما مشاور باتجربه؛
حداقل صد زوج را دیده،چالش های آنان را بررسی کرده،موارد مهم و نامهم را میداند و با در اختیار قرار دادن تجربه و پختگی خودش به ما،تصمیم گیری ما را خردمندانه تر خواهد کرد.
در نهایت انتخاب عاقلانه یکی از معیارهای مهم ازدواج آسان است که مشاورخانواده از پایه های اصلی آن است.
چهار.انتخاب فرد متناسب با شخصیت خودمان
در این مرحله از ازدواج آسان باید بدانیم که فردی مناسب ماست که از نظر شخصیتی با ما همخوان باشد و ما بتوانیم او را در کنارمان ببینیم.
همخوان بودن هرگز به معنی یکسان بودن نیست.
همخوان بودن به معنای این است که فردی که انتخاب میکنیم در سختی و ملامتهای زندگی توانایی انطباق پذیری داشته باشد و بتواند ما را همراهی کند.
نکته مهمی که باید اشاره کنیم این است که اگر ما مراحل یک و دو و سه را به درستی انجام داده باشیم،در این مرتبه به شاخصی ارزشمند میرسیم با عنوان:
شاخص انتخاب هسمر
این شاخص به مانند یک چک لیست عمل خواهد کرد و ما هر فردی را مناسب زندگی مشترک نخواهیم دید و با نگرشی گزینشی و گلچینشده دست به انتخاب شریک عاطفی خواهیم زد.
در ضمن نباید این جمله مهم و کلیدی جان گاتمن(از کتاب:ازدواجها چرا موفق میشوند و چرا شکست میخورند) را فراموش کنیم:
اگر از همه دوران تحقیقام یک درس آموخته باشم،آن درس این است که تنها راه ماندگاری و دوام زندگی زوجین توانایی آنها در حل تضادهای اجتنابناپذیر در روابطشان است.
باید بدانیم هر فردی را انتخاب کنیم،حتی سازگارترین فرد،قرار است باهم چالش داشته باشیم،چرا که این چالش ها طبعیت رابطه عاطفی هستند.
در ضمن چالش ها و تضادهایی وجود دارند که تا پایان عمر نیز قابل حل نخواهند بود.
پنج.نگاه به خانواده فرد مقابل
در بافت ایران برای داشتن یک ازدواج آسان و به دنبال آن یک زندگی مشترک مطلوب امکان ندارد خانواده های زوجین نقش نداشته باشند.
ازدواج در ایران هنوز هم یک اتفاق بین گروهی است و بخش های عمیقی از آن در بطن خانواده های دوطرف نهفته است.
ما هرگز نمیتوانیم بگوییم:من فقط او را میخواهم و خانوادهاش مهم نیستند.
بلکه مهم ترین و شاید کلیدی ترین مسئلهای که هست،داستان خانوادههاست.
ما با ازدواج قرار در خانوادههای هم زندگی کنیم.
شاید بگویید؛مهم نیست،مهاجرت میکنیم و دور میشویم.
اما سوال من این است؛آیا با مهاجرت منش ها و اخلاق های همسرتان نیز تغییر میکند؟
جواب منطقی مسلما خیر است.
پس چطور انتظار دارید،فردی که سالها با آن خانواده بزرگ شده و در آن اتمسفر و محدوده بزرگ شده است،رنگ و بویی از آنه خانواده نداشته باشد !
اینجا بازهم بحث متناسب بودن پیش میآید،یعنی چه؟
یعنی خانوادهای ممکن است برای فرد الف خوب نباشد اما همان خانواده برای فرد ج کاملا خوب باشد و این بستگی به شرایط افراد دارد.
پس نمیتوانیم یک قانون کلی وضع کنیم که فلان خانواده ها خوب نیستند و بهمان خانواده خوب هستند !
از همین رو پیشنهاد بعدی برای داشتن یک ازدواج آسان این است که به درستی و معقولانه به شناخت خانواده طرف مقابل بپردازیم که بیاندازه مهم است و در آینده زندگی مشترک تاثیر چشمگیری دارد.
شش.دریافت آموزش مهارت های ازدواج آسان
ازدواج موفق و شاد و آسان چیزی جز مهارت داشتن.
هرفردی که در این راه مهارت بیشتری داشته باشد،مسلما میتواند ازدواج بهتر و در نتیجه زندگی بهتری را تجربه کند.
مهارت حل مسئله،مهارت شناسایی احساسات،مهارت گوش دادن فعال،مهارت کنترل احساسات،مهارت گفتگوی صمیمانه و کلی مهارت ریز و درشت دیگر که یک ازدواج را بهتر و موفق تر خواهند کرد.
در این زمینه ما میتوانیم به ویدیوها،کتاب ها و پادکست های مختلفی که در این زمینه هستند رجوع کنیم.
حتی مشاوران هم میتوانند ما در این مسیر همراهی کنند.
فراموش نکنیم دریافت این آموزش ها تا پایان زندگی ادامه خواهد داشت و صرفا متخص مرحله قبل از ازدواج یا سالهای ابتدایی ازدواج نیست و باید مستمر امتداد پیدا کند تا تاثیرگذاری آن حفظ گردد.
هفت.درک درست از زندگی پس از ازدواج
زندگی پس بعد ازدواج با قبل از آن بسیار متفاوت است.
اصلا نمیتوان دوران دوستی یا نامزدی را با دوران ازدواج مقایسه کرد.
بعد از ازدواج است که تازه ما نقش زن و شوهر به خود میگیریم و همین نقش های جدید،وظایف جدیدی را بر دوش ما میگذارد که کاملا متفاوت با قبل از آن است.
هستند کسانی که فکر میکنند،اگر در دوران دوستی باهم خوشبخت و شاد هستند،بعد از ازدواج کردن هم دقیقا همانگونه میمانند.
اما این باور بسیار غلط و ناکارآمد و منسوخ شده است.
چرا که رابطه عاطفی در دوران دوستی با رابطه عاطفی در دوران ازدواج از زمین تا آسمان فرق میکند.
بعد از ازدواج به ناچار مشکلات و چالش هایی خواهیم داشت و به دلیل ارتباط بسیار نزدیک زن و شوهر باهم طبیعی است.
اما کجاست که اوضاع از کنترل ما خارج میشود؟بهتر است اینجا به جملهای از گلاسر اشاره کنم:
آنچه یک رابطهٔ زناشویی را تخریب میکند،ناسازگاری یا کمبود عشق و محبت نیست؛بلکه رفتارهای مخربی است که هر یک از زوجین بلافاصله پس از ازدواج نسبت به یکدیگر در پیش میگیرند و زمانی که این رفتارهای مخرب را انتخاب میکنند،ناگزیر آنها را ادامه میدهند تا این که پس از مدتی هر دو احساس بدبختی میکنند.
از همین رو باید بدانیم دنیای بعد از ازدواج دنیایی بسیار متفاوت تر از قبل آن است و بدون شناخت از آن امکان موفقیت و خوشبختی ما بسیار پایین خواهد بود.
در نهایت باید بگویم تعریف ازدواج آسان برای هر فرد متفاوت با فرد دیگر تعریف میشود اما ازدواج آسان تمام این هفت شاخص را دارد.
امیدوارم توانسته باشم،نگرش خودم را به درستی درباره مقوله ازدواج آسان برایتان شرح داده باشم.
یک پاسخ